فرهنگی وهنری

این وبلاگ مطالب مربوط به فعالیتهای فرهنگی و هنری را بررسی می کند.

فرهنگی وهنری

این وبلاگ مطالب مربوط به فعالیتهای فرهنگی و هنری را بررسی می کند.

به یاد مرحوم حمید عاملی

به یاد "بابا عاملی"

تهران، ایرنا ‪۸۶/۱۰/۱۶‬

داخلی. فرهنگی. عمومی
سال‌های دور و در زمان کودکی، زمانی که تنها مونس مان تنها یک رادیوی لامپی قدیمی بود، صدایی دلنشین و صمیمی ما را به کوچه باغ‌های قصه‌ها و داستان‌های کودکانه می‌کشاند.


صدایی که من او را به نام "بابا عاملی" می‌شناختم.

ظهرهای جمعه هر کجا که بودم کنار رادیویی می‌نشستم و منتظر می‌ماندم که چه وقت گوینده اعلام کند که ; "حمید عاملی قصه می‌گوید".

از کوهها و دریاها برایم می‌گفت ، از ملک احمد و شنل قرمزی و خاله سوسکه تا عمو نوروز و ...

وقتی بابا عاملی شروع به قصه‌گویی می‌کرد،انگار "من" قهرمان داستانش بودم. خودم را در کوهها و بیابان‌ها می‌دیدم. وقتی که قرار بود به جنگ دیوی پلید بروم و یا در سایه سار درختی منتظر بمانم و یا اینکه بالای مناره مسجدی اذان بگویم ...

حمید عاملی با چنان شور و هیجانی داستان را برایم از پشت رادیو تعریف می‌کرد که هرگز از یادم نمی‌رود.

و امروز شانزدهم دی ماه ‪ ۱۳۸۶‬نیز وقتی که شنیدم " حمید عاملی قصه گوی بچه‌ها درگذشت " بسیار متاثر شدم و اندکی نشستم و خاطرات گذشته را مرور کردم .

صدایش را هنوز می‌شنوم، از پشت همان رادیوی قدیمی ... یادش بخیر .

به جرات می‌توانم بگویم که صدای حمید عاملی را همه‌ی هم سن و سالان من هنوز در ذهنشان زنده نگهداشتن و هرگز این صدای دلنیشن و همدم ظهرهای جمعه را فراموش نخواهند کرد.


***
مرحوم "حمید عاملی" که مدت‌ها در ظهر جمعه قصه گویی می‌کرد درباره علت ادامه ندادن کار خود در روزهای جمعه می‌گفت : "اوایل دهه ‪ ۶۰‬از من خواستند قصه آدم‌های حقیقی که سمبل رشادت و دلیری بودند را همراه قصه‌های دیو و پری بگویم و من نمی‌توانستم و نمی‌خواستم اسطوره‌های حقیقی را با اسطوره‌های انتزاعی مخلوط کنم، هر چیزی جای خودش را دارد، من هم دیگر ظهر جمعه قصه نگفتم."
او معتقد بود که "حذف قصه از رادیو خیانت است."
حمید عاملی که در رادیو ایران برای بچه‌های دهه ‪ ۶۰‬به نام بابا عاملی شناخته می‌شد چندی پیش به یکی از روزنامه‌های چاپ تهران گفته بود که "بچه های این سال ها، با بچه‌های سی، چهل و پنجاه سال پیش حتما فرق دارند.

"بچه‌های این دوره با دکمه‌های کیبورد، گل می‌زنند، گل می‌خورند، آدم می کشند و... نمی‌دانم واقعا حوصله نشستن پای قصه دیو و پری و خاله سوسکه را دارند یا نه؟ فکر می‌کنم دارند، اتفاقا بچه‌های این دوره درک بهتری از مسائل دارند."

***
مرحوم عاملی علاوه بر قصه گویی، داستان‌ها و قصه‌هایی را نیز نوشته و یا بازنویسی کرده بود که از آن جمله می‌توان به "هانسل و گرتل"، " شنل قرمزی "، " سیندرلا" ، " خاله سوسکه"، " جک و ساقه لوبیا" ، "سفید برفی"، " سه بچه گربه"، " گیسو طلا " ، " بنفشه "، " عمو نوروز" ،" ملانصرالدین"، " لالایی " (این کتاب در هیچ فروشگاهی عرضه نشده است)، " ترانه‌های تولدت مبارک " ، "من بهارم، بهار زیبا"، "منم منم تابستان"، "من پائیزم، پائیز برگ ریز" ، "زمستانم زمستان"، "قصه‌های کلیله و دمنه، ابله و عاقل و بی خیال" ، "سه قلوهای بازیگوش" و " تپل و مپل و کپل" اشاره کرد.


***
پدر قصه‌گویی ایران سرانجام پس از سال‌ها ابتلا به بیماری سرطان ریه، در سن ‪ ۶۶‬سالگی پایان قصه زندگی خود را در بیمارستان کسرای تهران روایت کرد.

مرحوم عاملی در سال ‪ ۱۳۲۰‬به دنیا آمد و از سال ‪ ۱۳۳۰‬فعالیت خود را در رادیو تهران آغاز کرد و از سال ‪ ۱۳۳۷‬به کار گویندگی مشغول شد.

این هنرمند فقید از سال ‪ ۱۳۵۰‬اجرای برنامه "راه شب" را در رادیو به عهده گرفت و آخرین برنامه وی "قصه یک روز تعطیل" بود که ‪ ۳۳‬سال به طور مداوم روزهای جمعه از رادیو پخش می‌شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد